نمایش خبر
ایمونوتراپی دوگانه سرطان سینه متاستاتیک را در موش از بین می برد
سرطان سینه متاستاتیک هیچ درمانی ندارد و ثابت کرده است که سرسختانه در برابر یکی از نوآورانهترین و امیدوارکنندهترین درمانهای جدید سرطان: ایمونوتراپی مقاوم است.
اکنون، محققان دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس راهی را برای درمان ناحیه اطراف تومورهای سینه که به استخوان گسترش یافته اند شناسایی کرده اند تا چنین تومورهایی در برابر حمله سیستم ایمنی بدن آسیب پذیر شوند. زمانی که محققان فعالیت برخی سلولهای ایمنی به نام سلولهای T و ماکروفاژها را تقویت کردند، این سلولهای ایمنی با هم کار کردند تا تومورهای متاستاتیک سینه را که به استخوانهای موشها گسترش یافته بود پاک کنند و به حذف سلولهای توموری که در نهایت بازگشته بودند، ادامه دادند.
این مطالعه در 8 مارس در Cancer Discovery، مجله انجمن آمریکایی تحقیقات سرطان منتشر شده است.
ماکروفاژها سلول های ایمنی میلوئیدی هستند که از طریق پاسخ ایمنی ذاتی بدن به تهدیدات عمومی مانند تومورها یا ویروس ها به سلول های سرطانی حمله می کنند. این گونه ماکروفاژها با نشان دادن آنچه باید به دنبال سلول های T باشند، سلول های T را بیشتر فعال می کنند و در نتیجه پاسخ ایمنی تطبیقی را نیز فعال می کنند. در این مورد، این ماکروفاژها سلولهای T را با اجزای قابل تشخیص تومور - به نام آنتیژنهای توموری - از سلولهای سرطانی مرده آشنا می کنند و آنتیژنها فعالیتهای کشندگی سلولهای T را هدایت میکنند.
پس از گسترش سرطان سینه به سایر قسمت های بدن، درمان آن فوق العاده دشوار می شود. شیلا ا. استوارت، نویسنده ارشد، دکترا، استاد زیستشناسی و فیزیولوژی سلولی Gerty Cori، گفت: درمانهای فعلی فقط میتوانند سرعت پیشروی آن را کاهش دهند. حدود 70 درصد از بیماران مبتلا به سرطان سینه متاستاتیک دارای تومورهایی هستند که به استخوانهای آنها گسترش یافته است. مطالعه ما نشان میدهد که ممکن است بتوانیم از دو روش درمانی استفاده کنیم - یکی برای حساس کردن ریزمحیط تومور میلوئید به ایمونوتراپی، و دیگری برای فعال کردن سلولهای T - برای هدف قرار دادن این متاستازهای استخوانی بهگونهای که تومور را از بین ببریم، از بازگشت سرطان جلوگیری کنیم و از استخوان در برابر آن محافظت کنیم.
استوارت، همچنین یکی از اعضای پژوهشی مرکز سرطان سایتمن در بیمارستان بارنز یهودی و دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن، و همکارانش دریافتند که مسدود کردن مولکولی به نام p38MAPK، ریزمحیط تومور را مجددا برنامهریزی میکند تا در برابر حمله سیستم ایمنی، از جمله سیستم ایمنی، شامل سلول ها و مولکول های سیگنال دهنده به نام سیتوکین های ضد تومور آسیب پذیر کند. با اینکه یک مهارکننده p38MAPK به تنهایی اندازه تومور را کاهش می دهد، اما تومور را به طور کامل از بین نمی برد. بنابراین، محققان بررسی کردند که آیا افزودن درمان دیگری که سلولهای T را فعال میکند و توانایی آنها را برای یافتن و از بین بردن سلولهای تومور افزایش میدهد، میتواند در از بین بردن سلولهای سرطانی متاستاتیک مؤثرتر باشد یا خیر.
ایمونوتراپیهای رایج - که مهارکنندههای نقاط وارسی ایمنی نامیده میشوند - اغلب بهعنوان «ترمز» سلولهای T ایمنی توصیف میشوندو
آنها را به نبرد علیه سرطان سوق نمیدهد. در این مورد، استوارت رویکرد جدید را به عنوان "فشردن پدال گاز" در سلولهای T توصیف کرد، و آنها را سوپرشارژ کرد تا در برابر سرطان موثرتر باشند.
محققان دو مدل سرطان سینه متاستاتیک انسانی را در موش ها بررسی کردند و دریافتند که تومورهای متاستاتیک در موش هایی که یک مهارکننده p38MAPK و یک درمان ایمنی به نام آگونیست OX40 دریافت کرده بودند که سلول های T را متصل و فعال می کند، از بین رفت. همه این موش ها حداقل 80 روز پس از درمان هنوز زنده و بدون تومور بودند. در بین موش هایی که هر یک از دو درمان را به تنهایی دریافت کردند، تنها حدود نیمی از آنها 60 روز پس از درمان هنوز زنده بودند.
استوارت گفت: "اگر ما ریزمحیط را هدف قرار دهیم تا نسبت به سلول های T حساس تر شود و همزمان پدال گاز سلول های T را بفشاریم، همه موش ها از تومورهای متاستاتیک پاک می شوند." اگر بعد از دو هفته برگردیم و دوباره موش ها را با همان سلول های تومور به چالش بکشیم، سیستم ایمنی آنها می تواند آن سلول ها را نیز پاک کند. به نظر می رسد که سیستم ایمنی آنها حافظه بلندمدت را توسعه داده و می دانسته است که به سلول های سرطانی بازگشته حمله کند. به نظر میرسد موشها اساساً علیه سرطان واکسینه شدهاند.»
سه آگونیست مختلف OX40 در فاز 2 کارآزمایی بالینی برای سرطان، از جمله سرطان سینه، مورد بررسی قرار می گیرند. و مهارکنندههای p38MAPK در تعدادی از اختلالات التهابی، از جمله آرتریت روماتوئید و بیماری مزمن انسدادی ریه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
استوارت گفت: "ما امیدواریم که مطالعه ما شرکتهایی را که این داروها را تولید میکنند مورد توجه قرار دهد تا بتوانیم در راستای توسعه یک کارآزمایی بالینی که بتواند این استراتژی را در بیماران مبتلا به سرطان سینه متاستاتیک بررسی کند، کار کنیم."